خاطرات اولین چهارشنبه سوری با کسرا جون
ما دیشب برای چهارشنبه سوری به خونه قدیمی خاله جون احترام رفتیم. همه اونجا جمع بودند و کسرا از دیدنشون مخصوصا مانا جون خیلی خوشحال شد. و همش دور آتیش میدوید و مپریدو خوشحالی میکرد،ماهم ازآتیش پریدیم بعد از خوردن سیب زمینی های تنوری به خونه جدید خاله جون رفتیم،آش و شام خوردیم بعدش هم کسرا جون مشغول خوردن آجیل شیرین شد و انقدر بهش خوش گذشت که حاضر نبود با ما به خونه بیاد و بالاخره ساعت یازده شب بود که ما آماده رفتن به خونمون شدیم و خاله جون 2تا ماهی بزرگ و خوشگل که از استخرشون در آورده بود را به کسراجون داد و پسر م خیلی خوشحال شد واقعا شب به یاد ماندنی شد. ...
نویسنده :
مامان دریا
12:25