خاک بازی و گل بازی
دیروز قرار بود زودتر به پارک فرمانیه بریم تا مامان حاجی را به خونمون بیاریم.
چند روز پیش کسرا با مامان حاجی به این پارک اومده بود و با بچه ها خاک بازی و گل بازی
کرده بود و خیلی بهش خوش گذشته بود،قرار شد دفعه بعد که به این پارک میایم
بیلش را هم بیاره تا بیشتر بتونه بازی کنه وقتی گفتیم داریم میریم دنبال مامان حاجی،گفت
مامان بیلم را میارم و فهمیدم که چقدر برای رفتن به این پارک به خاطر خاک بازی ذوق داره
دیشب تا دیر وقت توی پارک موندیم و هر بار که مگفتیم دیگه بریم خونه مامان حاجی
میگفت نه خونه مامان حاجی نریم محمد پسر عمه کسرا هم که با ما بود خسته شد ولی
بچه ها توی پارک خسته نمیشن بعد اینکه باکل وسایل بازی کرد دوباره اومد به خاک بازی
با توجه به اینکه خاک بازی به خلاقیت بچه ها کمک میکنه شما هم اونها را از اینکار منع
نکنین فقط در کنارشو ن باشین و اجازه ندین از وسایل فلزی و تیز استفاده کنن.
کسرا به دوستش میگفت این خانم مامان منه و دیدیم از اینکه کنارشم چقدر لذت میبره
دیشب آقای خادم هم تو پارک بود در مورد کسرا ازش پرسیدم گفت از سه سالگی به بعد
به ژیمناستیک ببرش تا بتونه تو تمرینات کشتی وارد بشه آقای خادم در حال حاضر جزو
همکارهای دانشگاهی ما هستند . بقیه عکس ها در ادمه مطلب
اینجا دیگه کاملا شب شده بود