مهمونی خونه خاله و بازیهای کسرا و مانا جون
دیروز بعد از ظهر به خونه خا له جون احترام رفتیم اولش کسرا راضی به اومدن نبود
و اسرار داشت به پارک گلها بریم بعدش که فهمید مانا جون هم اونجاست گفت منهم میام.
وسایل بازیش را هم که شامل لودر بالابر و بقیه وسایل خونه سازی بود همه را اورده بود
اولش که رفتیم خیلی ساکت بود همینطور که مریم جون داشت پذیرایی میکرد مانا جون هم
سر رسید که از دیدنش خیلی خوشحال شد و با هم مشغول بازی شدند.
من واسه دختر خالش مداد دور لب آوردم بهم گفت مامان این چیه بهش گفتم این به درد
شما نمیخوره گفت منهم میخوام گفتم شما پسری گفت نه من دخترم اینو میخوام که همه
اززبل بودنش خندیدند. با مانا جون خیلی بازی کرد مخصوصا برج سازی که وسایلش را هم
آورده بود بعدش هم قایم موشک بازی کردند و شام هم پیتزا و ماکارونی و آش ترخینه
داشتند ما ناهار ماکارونی داشتیم و کسرا بیشتر پیتزا خورد بقیه عکس ها در ادامه مطلب .
اینحا هم که کسرا همش داره پریز دست میزنه وهرچه حواسش را پرت میکنن فایده نداره