کسرا  کسرا ، تا این لحظه: 14 سال و 3 ماه سن داره

کسرا یعنی شاه خوب

دوران کرونا و خانه نشینی

مراسم درتکیه شیرازیها

1393/4/21 12:46
نویسنده : مامان دریا
1,078 بازدید
اشتراک گذاری

روزهایی که تو خونه هستم کسرابی نهایت خوشحاله و صبحی که خودم بیدارش

میکنم و میبوسمش چندین بار از من مپرسه که امروز تعطیل هستی و دیگه نمیری

و اونقدر خونه را دوست داره که همیشه با خواهش و تمنا از خونه در میاد و اصلا حوصله

بیرو اومدن نداره نا گفته نمونه که حق با کسراست چون ما بیش از حد بیرون  هستیم.

 

چهارشنبه ساعت 9 صبح بود که از خواب بیدارشد و قتی منو  دید خیلی خوشحال شد ولی تابهش گفتم

باید  بیرون بریم پکر شد و همین که فهمید میخوام دانشگاه برم کمی خوشحال شد و با من آماده بیرون رفتن شد.

پنجشنبه هم برای مراسم آقای کاویانی افطار دعوت شدیم بعدش هم به تکیه شیرازیها ی جمارون رفتیم  . تو تکیه

 بچه های فامیل جمع بودند درینوش و دیانوش هم که تازه از کاندا به ایران اومده بودند از کسرا  استقبال گرم

کردند حسابی دور کسرا بودند درینوش خیلی از کسرا تمنا و خواهش میکرد که به خونشون بریم اونقدر التماس

میکرد که اجا زه دادم بیرون از تکیه هم با زی کنند و دیروز جمعه هم دوباره همدیگر را دیدند شایان و کیمیا و علی

پسر افسانه هم به جمعشون اضافه شده بود  بعد مراسم خونه افسانه اومدیم و موقع شام کسرا به هوای درینوش

خیلی به اشتها اومده بود و کامل شامش را خورد و این دو تا اونقدر با هم جور شده بودند که یک لحظه  از هم جدا

نمی شدند ما به سمت پارکینگ اومدیم که دوتایی با هم داشتد میدویدند که کسرا خیلی بدفرم زمین خورد و چون

شورتک پاش بود زانوش زخمی شد تو ماشین چیزی نگفت ، تو خونه موقع بتادین زدن دادش هوا رفت و گریه

کرد و همش میگفت میسوزه و اونقدر خسته بود و دیر وقت بود که بعد شستن دندونهاش به محض اینکه به

رختخواب رفت خوابش برد .

پسندها (3)

نظرات (2)

مامان محیا
31 تیر 93 10:39
خوش باشید
مامان صدف
6 مرداد 93 8:20
بیچاره بچه های ما. واقعا" گناه دارن طفلکیا. همش باید از دوری مامانشون رنج بکشن. : ممنون عزیزم خدا برای شما هم حفظ کنه آره دوری ما واسشون سخته