جیش گفتن آقا کسرا
من و بابا یکروز جمعه هفدهم آذر ماه ٩٠ رفتیم به فروشگاه و یک صندلی شیک مخصوص جیش گرفتیم
تا راحت تر ازجیش بگریمت یکروز که شما پیش بابا مونده بودی دلت میخواست که پوشک نشی
و بابا بهت گفته کسرا جون هروقت جیش داشتی به من بگو بابا تعریف کرد که من تو آشپزخونه
بودم دیدم کسرا صدا میزنه گفتم چیه باباجون و به بابا فهموندی که جیش کردی وقتی بابا پرسیده
کجا جیش کردی کنار ماشینت روی سرامیک رو نشون دادی و ما خیلی خوشحال شدیم که رو فرش
جیش نکردی وکلی از کارت خندیدیم چون بعد از اینکه جیش کرده بودی بابات و خبردار کردی
عکس در ادمه مطلب
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی