کوروش ستاری با کسرا
هرچند خرید های کلی معمولا روز پنجشنبه انجام میشه ولی کسرا در پایان هر خرید برای اومدن قول رفتن به
پارک را میگیره روز پنجشنبه به کوروش ستاری رفتیم و چون طبقه پائین فروشگاه هایپر بود قرار شد بعد
خرید به هایپر بریم و خوراکی بخریم. اولین چیزی که برای کسرا جذابیت داشت آدم آهنیهای
درب ورودی فروشگاه بود و دوست داشت با همه اونها عکس بندازه .داخل فروشگاه وقتی پله برقی ها را دید هوای
فروشگاه بوستان و برداشت و سریعتر از ما حرکت کرد و محو شد زمانیکه دنبالش گشتیم و پیداش کردیم گفت دنبال
شهر بازیش میگشتم و به من اصرا رمیکرد که باید با من بیایی تا خودت ببینی برای تهیه بلیط رفتیم ولی وسایلی که
کوچکتر ها سوار بشن مشتری نداشت و عین تیراژه بیشتر بزرگترها بودند که با دستگاهای کامپیوتری بازی میکردند
به طبقه چهارم فروشگاه رسیدیم که نوازنده ها در حال نواختن بودند کمی موسیقی سنتی گوش کردیم و از
اونجا که کسرا خان حوصله ایستادن نداره تغییر مسیر دادیم خودشو به فروشگاه اسباب بازی رسوند
و اسباب بازیهای سایز بزرگش و دایناسور و بقیه اسباب بازیها توجهش و جلب کردند با چند تای از اونها عکس انداخت
توی یکی از سالنها اقایی که لباس سیاه به تن داشت و ماسک سفید هم زده بود به کسرا اشاره کرد اونو بغل کرد و
باهاش عکس گرفت با هم به هایپر رفتیم که کلی خوراکی انتخاب کرد و برای رفتن به پارک خیلی عجله داشت که از
فروشگاه خارج شیم وقتی باد و بوران و بارندگی و دید از رفتن به پارک منصرف شد و به امید دیدن هلیا به خونه اومد.