کسرا  کسرا ، تا این لحظه: 14 سال و 3 ماه و 1 روز سن داره

کسرا یعنی شاه خوب

دوران کرونا و خانه نشینی

قهرو آشتی های هلیا و کسرا

1394/2/20 9:47
نویسنده : مامان دریا
594 بازدید
اشتراک گذاری

روز جمعه با مامان هلیا قرار گذاشتیم تا به پارک آب آتش بریم ولی هوا کمی سرد شد و باد هم میوزید

بنابراین ترجیح دادیم بچه ها را اطراف خونه بگردونیم.به پارکهای اطراف خونه سر زدیم .یک سگ کوچلو که

قبلا هم به دوتایشون حمله کرده بود با صاحبش توی پارک بود و برعکس اونروز خیلی آروم به نظر میرسید

و بچه ها باهاش بازی  کردند و بعدش هم هوس دوچرخه سواری کردند .بعد بازی هم دوست داشتند که عکس

بگیرن هلیا باباش و صدا میزد و کسرا هم منو صدا میکرد تا از اونها عکس بگیریم و من که به اونها نزدیکتر بودم

اشاره دادم که من اومدم طاها هم با من راه افتاد ولی مامانش اونو گرفت کسر ا و هلیا در حال  ژست گرفتن شدند

و منهم از اونها عکس مینداختم که دیدم هر دو به سمت گاو سنگی و مجسمه دویدندو دعوا  کتکاری شد وقتی

جداشون کردم هلیا به سمت باباش دوید و اون وبغل کرد وشروع کرد به گریه کردن بابای کسرا هم ازش پرسید که

چی شده و اون گفت که هلیا اول منو زد و دعوا سر بالا رفتن از گاو سنگی بوده منهم چون اونجا بودم و دیدم

حرفشو تائید کردم و به کسرا گفتم سریع به سمت بابای هلیا برو و حقیقت را بگو اونهم به سمت پدر دختر دوید

و بهش گفت که اول خود هلیا منو زد مامان هلیا که از ما کمی دورتر بود به کسرا تشر زد که چرا میزنی و قتی

من گفتم خود هلیا شروع کرده وقتی دید یک ثانیه هم نشد که اون دوتا با هم سوار دوچرخه هاشون شدندو دارندبا

هم  میرن گفت من اگه خونه برسم حسابی هلیا را تنبیه میکنم که خودش شروع کننده دعوا بوده و از من عذر

خواهی کرد که به سر کسرا داد زده و به من هم گفت من ازت ناراحت نمیشم اگه هلیا را دعوا کنی چون تو عین

خالش میمونی من بهش گفتم  خود بچه ها طاقت قهر همو ندارن و زود آشتی میکنن و اون از اخلاق کسرا

تعریف کرد که کینه ای به دل نمیگیره و هلیا هم همینطوره و ما بزرگتر ها توی این موارد هرودو را باید مقصر بدونیم

و بعد پارک هم هلیا به خونه ما اومدو تا دیر وقت با هم بازی کردند .

 

پسندها (1)

نظرات (0)