تخیلات و نوشته های کسرا در کاغذ

سلام کسرا جونم (باب اسفنجی جان) الهی قربونت برم که انقدر ناز و بانمکی عزیزم امروز هشتم دی هستش و فردا تولدته اومده بودم اینجا تولدت رو بهت تبریک بگم که داستانهات رو خوندم امیدوارم زیر سایه‌ی پدر و مادر مهربونت و به لطف خدای بخشنده به بهترین درجات عالی برسی و یکی از بهترین ها برای جامعه‌ات باشی و یه روز بشنوم که می‌گن "آقای دکتر کسری محرابی تشریف بیارین اینجاااااا " همیشه وقتی کوچیکتر بودی و هنوز حرف نمیزدی وقتی من این جمله رو می‌گفتم می‌خندیدی از ته دلت و می فهمیدی چی می‌گم خیلی دوستت دارم عزیزم و هیچ وقت لحظه‌ی اولی که دیدمت از یادم نمیره چون اولین نفری بودم که بقلت کردم و از خانم پرستار گرفتمت تا مامان رو روی تختش بذارن و بدمت به مامان اون روز مهرت به دلم نشست واسه همین عین پسر خودم دوستت دارم و عاشقتم از خدای مهربون بهترین ها رو برات آرزو می‌کنم می بوسمت هزارتااااااااااااااااااا اووووووووووووووومممممممم ممممممممممموووووووچ تولدت مبارک پسر نازم مرسی مانا جونم کسرا هم واقعا از ته دل دوست داره و خیلی دوست داره که خودش تماس بگیره و باهات صحبت کنه مرسی گلم که به وبلاگ اومدی هر دوی ما خیلی دوست داریم

تولدت مبارک[نی نی ممنون دوقلوها انشالله شما دو تا صدو بیست ساله شین ممنون از اینکه به