ورود آقا کسرا به پارک بانوان کرج
اوایل شهریور امسال بود که ما به خونه خاله جون پروین به کرج دعوت شدیم و بعد از
خوردن نا هار به پارکی که نزدیک خونه خاله جون بود رفتیم . پارک بسیار بزرگ و قشنگی بود
وقتی وارد پارک شدی شروع کردی به دست زدن و شادی کردن و از دویدن خسته نمیشدی
اونقدر با سرعت میرفتی که من و خاله جون دونبالت میدویم و میترسیدیم که زمین بخوری
و هر چی صدات میکردیم توجه نمی کردی
خاله جون گفت بیان بریم وسایل بازیو بهش نشون بدیم .
اول نشوندیمت تو گردونه چرخ و فلک که خیلی سزیهع با بچه ها ارتباط برقرار کردی
یادمه که لپ یکی از بچه ها را گرفتی و میخواستی باهاش بازی کنی
بعدش بردیمت تو سرسره هر کار کردیم پائین بیاریمت از دست منو خاله جون در میرفتی
خلاصه اخرش هم از یک دختری که اون بالا بود خواهش کردیم که نگهت داره و من گرفتمت
بعدش هم با گول زدنت که بریم پیشی ببینیم از پارک بیرونت آوردیم.
چون پارک بانوان بود اجازه عکسبرداری نداشتیم و نتونستیم عکس بگیریم