اولین مسافرت زیارتی و خاطرات آقا کسرا به شهر مشهد
٢٩ شهریور ماه 1390 وقتی که20 ماهتبود ما با قطار به مشهد رفتیم توی قطار
که وارد شدیم دوست نداشتی توی کوپه باشی و همش داد میزدی که بری بیرون
و راه بری من و بابا طبق معمول به دنبالتمی دویدیمواز ین واگن به اون واگن به دنبالت
بودیم وقتی به انتهای قطار میرسیدیم باز همدوست نداشتی بیای توی بغلمون
و راهت را ادامه میدادی بالاخره شب بود که به مشهد رسیدیم و از خستگی راه
زود خوابت برد فردای انروز به زیارت رفتیم . بابا میگفت وقتی من به نماز مشغول شدم
کسرا هم با من نماز خوند و همه بهشماشا لله گفتن .
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی