بازی مخصوص من و کسرا جون
بازی دیشب من و کسرا جون اینطوری بود که من نقش کسرا بودم
و اون نقش بابای کسرا راداشت.
من عین خودش حرف میزدم و مدام میگفتم بابا
تام جری تام جری تام جری یعنی سی دی تام جری میخوام و
اون هم ازخنده ریسه میرفت ویا میگفتم مامان آب آب و
پاهامو به زمین میکوبیدم و اونقدر در قالب کسرا در آمده بودم که
امانش را از خندهبریده بودم و میگفت مامان و دوباره میخندید
وقتی هم که داستان میخوند وسط حرفش عین خودش میگفتم
آقا اجازه ویا خرو پف میکردم زمان خوابیدن هم همین بازی را باهاش تکرار کردم
واز خوشحالیش واقعا خوشحال شدموقتی کهخوابش برد من همراحت خوابیدم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی