مهمونی خونه ما و سوغاتی کسرا

روز جمعه بود که خاله جمیله و خاله پروین با خونواده هاشون و شیدا  جون  و میلاد خان که به تازگی

عقد کرده بودند  به خونمون اومدند. منهم به خاطر عروس و دوماد میز مفصلی چیدم و   .اول خاله  جمیله

با بچه هاش وارد شدند کسرا به محض شنیدن زنگ آیفون به پائین رفت و با مهمونها وارد خونه شد.از دیدن بچه ها

مخصوصا میلاد خان خیلی خوشحال شدو حسابی باهاش گرم گرفته بودو به میلاد خان گفت عمو میلاد بیا توی اتاقم

باهات یه حرف خصوصی دارم و بهش گفته بود دلم خیلی واست تنگ شده.

بعد ناهار هم روی مبل کنار شیدا جون ومیلاد خان نشست و حسابی سربه سرشون میذاشت

فیلم عصر یخبندان را واسشون گذاشته بود تا با هم ببینند و هر بار که از کنارشون بلند میشد کنترل تلوزیون را روی پاز

میذاشت تا اونها بدون او بقیه فیلم را نبینن البته اونها به خاطر ذوق کسرا مجبور شدن فیلمو نگاه کنن چون قبلا دیده

بودند و کسرا در لابه لای تماشا کردن ازشون سوالاتی میپرسید.مثلا به میلاد خان گفت ماه عسل کجا میرید که اون بنده خدا موند چی بهش بگه و یا میگفت چرا اسمت میلاده دوست داری اسمت  آرین باشه؟

و حسابی در حال خوش گذرونی بود .الی جون دختر خاله پروین که تازه از امریکا برگشته بود واسه کسرایه سه تیکه لباس خیلی شیک آورد که کسرا عاشق رنگ بلوزش شد

کلی ذوق کردواز زمانی که پوشید از تنش در نیاورد و قتی مهمونها رفتند به پارک نزدیک خونه رفتیم تا

هم بازی کنه و هم  خلوت شدن   خونه باعث بهونه گیریش نشه مخصوصا که شب قبلش به

شیرینی فروشی رفتیم و همونجا از ما قول گرفت که فردا شب به پارک بیاریمش ما هم

قولمونو عملی کردیم و  با اینکه خسته بودیم اونو به پارک بردیم.و به خاطرش تا دیر وقت تو پارک موندیم.