پارک ملت و کسالت کسرا
آخرین روزهای ماه رمضان بود که من ار محل کارم تعطیل شدم و چند روزی به عید فطر بیشتر نمونده بود
که کسرا تب شدید کرد همانروز به دکتر بردیمش و تشخیص، عفونت و متورم بودن لوزها بود.دکتر بعد از
دارو دادن گفت علاوه بر اینها حتما باید تن شویه و پا شویه بشه که من تا صبح بالا سرش نشستم و با دستمال
نم دار درجه حرار ت بدنشو پائین آوردم بعد از دو روز تبش قطع شد و فردای اونروز هر چی میخورد میگفت
سوزن توی گلوم فرو میکنن هنوز هم کمی درد گلو داره و مریضیش باعث شد که خونه باشیم و به مهمونی نریم
هنوز هم دارو میخوره و امیدوارم چند روز دیگه بهتر بشه
ومن بتونم از تعطیلاتم بهتر استفاده کنم .دیشب هم به پارک ملت رفتیم و خیلی خوشحال بود که بعد چند روز تونسته
بیرون بیاد و مدام از ما سوال میکرد که الان شما خوشحالین و بهش میگففتیم آره خودت چی خوشحالی و اون دوباره
همین سوالو از ما میکرد. به باغ وحش پارک سری زدیمو تقریبا همه حیونها را از نزدیک دیدرو از همه بیشتر پرندههای
رنگی و مرغ عشق بود که نظرش و جلب کرده بود از اونجا به به وسایل بازی رفتیم و کلی بازی کرد نزدیک ساعت 10
شب بود که باید دارو مصرف میکرد و به همین علت مجبور شدیم زودتر به خونه برگردیم.بقیه عکسها در ادامه مطلب