تبریکات تلفنی به کسرا
امسال به خاطر مشغله زیادم نتونستم تولد مفصل بگیرم و اونو به بعد موکول کردم
شاید این اتفاق در بهمن بیفته . امسال مامان حاجی پیشمون بود و با کیک پختن یک چشن
کوچکی با کسرا براه انداختیم .خیلی ها باهامون تماس گرفتند و روز تولدش را تبریک گفتند.
هلیا و مامانش خونه نبودند ولی وقتی برگشتند بهشون کیک دادیم خیلی خوشحال شدند که کسرا
و طاها دی ماهی هستند و کسرا برای هجدهم دیماه به تولد طاها جون دعوت شد .و بگم از کار
کسرا که وقتی به خونه رسیدم خودش را بخواب زده بود بالای سرش رفتمو بغلش کردم و تولد ش را بهش
تبریک گفتم . عمه وعموی کسرا هم باما تماس گرفتند و گفتند کسرا جون چی واسه تولدت بخریم اونهم
مدام میگفت واسه مامانم گلدون بخرین و توش را پر از گل کنین بیارید خونمون و از من میخواست
که خودم بهشون بگم و هرچی میگفتم من کادو نمیخوام اونها از خودت سوال میکنن چی میخوای رو حرف
خودش پافشاری میکرد و میگفت بابا من که گفتم اول واسه مامانم کادو بخرین و بالاخره اونها هم قول دادند
که حتما دوتا کادو میارن یکی واسه من و یکی واسه خودش .خلاصه این گل پسر حسابی هوای مامانشو داره.