روزهای بعد سال تحویل
روز اول عید خونه دائیجون محمد و خاله جون احترام رفتیم وقتی خونه محمد بودیم بهم میگفت زودتر بریم خونه خاله جون چون میدونست که مریم جونو مانا جون اونجا هستندو میتونه باهاشون بازی کنه خیلی بهش خوش گذشت و نمیخواست از خونه خالش بیرو ن بیاد. من روز یکشنبه مریم جون را پاگشا کردم خیلی بهمون خوش گذشت مخصوصا به کسرا چون مانیسا جون اومد و یک ماشین موزیکال کادو اورد که از اون حسابی خوشش اومد جالب اینکه میترسید مانیسا ماشینش را خراب کنه زیاد با اون بازی نکرد روز سه شنبه بود که به سمنان رفتیم و خونه خاله جمیله بودیم و فردا شب خونه دایی امیر دعوت شدیم ظهر به شهمیرزاد خونه دوستان...
نویسنده :
مامان دریا
9:54