کسرا  کسرا ، تا این لحظه: 14 سال و 4 ماه و 11 روز سن داره

کسرا یعنی شاه خوب

دوران کرونا و خانه نشینی

شبی تاریخی و به یاد ماندنی در کند علیا وسفلا

1394/5/24 10:15
نویسنده : مامان دریا
394 بازدید
اشتراک گذاری

شب جمعه بود که امیر خان با ما تماس گرفت و واسه روز جمعه ما را به پیک نیک دعوت کرد  و ما

به خاطر دعوت قبلی در رستوران نتونستیم در جمع اونها باشیم .در راه برگشت به خونه دایی امیر دوباره

به موبایلم تماس گرفت و گفت خیلی جاتون خالیه و دوست داریم شام هم اینجا بمونیم گه میتونید بیاید و من

با اینکه دوست داشتم برم خونه و استراحت کنم بخاطر کسرا قبول کردم چون از شب قبلش مدام بهم میگفت

برنامه  داییجون را کنسل نکن و ضمنا کلمه کنسل را تازه یاد گرفته. حدودا ساعت 7 بعد از ظهر بود که ما

به پارک لشکرک  یعنی محل حرکت ماشینها رسیدیم اونجا بود که فهمیدیم  محل رفتن از آبشار شمشک به کند

 علیا و سلفا تغییر  کرده که بعد سلام و احوالپرسی هر چهار ماشین با هم حرکت کردیم از همه بیشتر آرین و

کسرا   خوشحال بودند که به  مسافرت کوتاه اومده بودند و میتونستند کلی با هم بازی کنند

روز جمعه  بود و ترافیک جاده خیلی زیاد بود به یه باغ موزه رسیدیم که به خاطر شلوغی ترجیح دادیم

پیاده نشیم و به راهمون ادامه بدبم هرچی بالاتر میرسیدیم هم هوا سرد تر میشد هم جمعیت  ماشین

کمتر میشد اونقدر بالا اومدیم که ارتفاع ما از سطح زمین و رود خونه خیلی زیاد شد و اونقدر چشم اندازهای

قشنگی داشت که به دیدنش میارزید .یه  باغ خیلی خوب برای  نشستن پیدا کردیم .

بعد اینکه لیلی و مجنون به دیدن هم رسیدند شیطونیهاشون شروع شد و مدام با هم نقشه یه

کاری را میکشیدند و از ما دور میشدند ولی با تاریکتر شدن هوا خدا را شکر از کنار مون جنب نخوردن

موقع شام هم ماشینها را به حاشیه باغ آوردن تا ماشینها بهمون نزدیک باشن قبل ار پائین آوردن ماشینها

زمین اونجا کمی کندکاری شده بود انگار شخم زده بودند بابای کسرا به ماشین دارها گفت که پائین نربد

چون موقع برگشت چال زیاد داره و گیر میکنید جوانتر ها گفتند مگه گل شده که گیر کنه بالا میایم و ماشینها را

 در شیب پارک کردند همه چی تا فبل حرکت خوب بود و به هممون خوش گذشت وقتی که وسایل

داخل ماشین رفت تا حرکت کنند تازه فهمیدن عجب کاری کردن هر سه ماشین گیر کرده بودن و نمیتونستن

بالا بیان با اینکه بچه ها و خانمها از ماشینها فاصله داشتند،  حسابی خاک بلند شده بود و تلاش  آقایون برای بالا

آوردن ماشینها بی نتیجه بود تصمیم گرفتیم که ماشینها را همونجا رها کنیم و خودمون برگردبم که دیدم چند  نفر

با ماشین و تراکتور بهمون نزدیک شدند یکی از اونها گفت  ماشینها را در شیب دیدم و به دوستانم خبر دادم

تا بیان و ماشینها را در بیاریم .ماشینها را به تراکتور بوکسل کردندو بالا آوردند و قتی  اولین ماشین بعد  اینهم

بالا پائین اومدن راحت با بوکسل تراکتور بالا اومد بچه هورا کشیدندو خوشحالی کردندو زمانیکه هر سه ماشین بالا

اومد از تیم  امداد نجات غیبی  به خاطر کار انساندوستانشون کلی تشکر کردیمو به خونه برگشتیم.

بقیه عکسها در ادامه مطلب

 

 

 

 

 

 

پسندها (1)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

همراه رایانه
31 مرداد 94 11:27
همراه رایانه مرکز پاسخگویی مشکلات رایانه و موبایل شماره تماس باتلفن ثابت : 9099070345 www.poshtyban.ir