کسرا  کسرا ، تا این لحظه: 14 سال و 4 ماه و 10 روز سن داره

کسرا یعنی شاه خوب

دوران کرونا و خانه نشینی

پیک نیک یکروزه به برگ جهان

1395/3/9 11:50
نویسنده : مامان دریا
353 بازدید
اشتراک گذاری

برگ جهان یکی از روستاههای زیبا از توابع لواساناته که قبل از سد لتیان قرار  گرفته  و به علت واقع شدن

در دره و رود خونه و چشمه های آب، از خنکترین مناطق لواسان به شمار میاد و نسبت به هفت سال پیش که

به  این روستا اومدیم مسافران بیشتری به این منطقه ییلاقی اومده بودند .توی راه برای گرفتن دوغ و تنقلات

وایستادیم کسرا هم برای خرید پیاده شد و بستنی به دست وارد ماشین شد و با اینکه من سفارش بستنی را به

عصر موکول کرده بودم به باباش گفته بود که مامانم همین  الان بستنی میخوره و به جای من تصمیم گرفته بود.

کنار رودخونه اومدیم  و بساط  پیک نیک را پهن کردیم و  خوشبختانه منقل و زغال برای جوجه کباب مهیا بود

کسرا از همون اولش وارد رودخونه شد و هر وقت شلوارک یا بلوزش را خیس میکرد به سمت کمپ میدوید و

لباسهاشو عوض میکرد و از وقتی هم که قرار شد جوجه ها را سیخ بکشیم دستیار منو باباش بود. با چند نفری

که اطراف مون اطراق کرده بودند هم کمک میکرد  و اونها هم تو خوردن شریکش میکردند که اینها را بعدا بهمون گفت

ولی عمده فعالیت کسرا درپیک نیک چه قبل و بعد ناهار تفریح و آب بازی و خیس شدن در رود خونه بود

 واز اینکه بدون دمپایی تو رودخونه میرفت خیلی حال میکرد وقتی هم برای تعویض لباس پیش من میومد

میدیدم  بدنش سرد ویخه با این همه  باز هم آب بازی را به هر کاری ترجیح میداد و خوشحال بود که  میتونه

داخل آب راه بره و بازی کنه .هر چی به بعد از ظهر و وقت رفتن نزیکتر میشدیم نه تنها اشتیاقش برای موندن

کم نشده بود بلکه اصرار بیشتری برای موندن داشت و موقع  جمع کردن کمپ با کلی اعتراض روبرو شدیم ولی

با قولی که اونجا بهش دادیم و گفتیم که برای خوردن بلال و عصرونه جای دیگه ای میریم راضی شد که بیاد.

 

برای رد شدن از رودخونه  تا سوار شدن ماشین هربار که به کناره ها میومد و پاهاش خاکی میشد دوباره

برای شستشو  به داخل رودخونه بر میگشت تا پاهاشو تمیز کنه که اینکارش تا سوار شدن ماشین 20 دقیقه

طول کشید از روستای برگ جهان به لواسان اومدیم و برای خوردن عصرونه به یکی از پارکها رفتیم.  بعد مستقر

شدن و خوردن عصرونه کسرا  با باباش منچ و مارو پله بازی کرد و چون عدد6 در تاس خیلی کارکشاست حتما

عدد 6 باید بیاد و شانسش هم تو این بازیها بلنده کم کم داشت شب میشد و حجم ترافیک هم بیشترو بیشتر

میشد به کسرا گفتیم که باید به خونه برگردیم  اینبار  به علت خستگی خیلی اصرار برای موندن نداشت و بعد 

توی ماشین خوابش برد ساعت ده و نیم شب بود که به خونه رسیدیم و کسرا از این سفرش خیلی خوشحال بود.

 بقیه عکسها ر اامه مطلب

 

 

 

 

 

پسندها (2)

نظرات (1)

مامان آویسا و علی کوچولو
10 خرداد 95 9:29
همیشه به مسافرت و شادی عزیزم ممنون گلم همینطور شماو بچه های گلتون