ماجراهای اولین و دومین روز مدرسه
جمعه شب بود که به فرمانیه رفتیم تا هم از مامان حاجی دیدن کنیم وهم به پارک مهر بریم خونه مامان حاجی طبق معمول شلوغ بود هما خانم و آقا رسول و عمه و بچه هاشو عمو حمید همه جمع بودند .با دیدن کسرا طناز جایزه کلاس اولی مهر را تقدیم کسرا کرد و گفت این کادوها از طرف منو مامانمه محمد هم درگوشی به کسرا گفت که با من به خرید بیا و اونو به تجریش برده بود و کلی لوازم و التحریر وخوراکی بهش داده بود. تو راه برگشت برای اینکه به مدرسه میخواد بره استرس نداشته باشه و با شوق بره گفتم خوشبحالت کسرا جون که فردا به مدرسه میری من که خیلی ذوق دارم اگه الان بهم بگن چه آرزویی داری میگم دوست دارم دوباره ...
نویسنده :
مامان دریا
13:30