اندر حکایت دیشب کسرا خوان
کسرا جون دیروز به مامان تو خونه تکونی خیلی کمک کردی و رفتی تو کمد نشستی تا من نتونم بقیه کمد لباسامو مرتب کنم ولی با همه این وجود تحمل کردم و کارم را رها کردم تا باهات بازی کنم خیلی خوشحال شدی که من اومدم توی حال تا دنبالت کنم اخه این بازی را خیلی دوست داری وقتی موقع خوابت میشه باید حتما واست قصه تعریف کنم قبل از خواب بابا کلمه آقا اجازه را چند بار به شوخی واست تکرار کرد وقتی هم که موقع خوابت شد من بهت گفتم قصه واست تعریف کنم گفتی آره من هم گفتم یه توپلی بود یه کپلی و بلافاصله گفتی آقا اجازه و زدی زیر خنده من هم از حرفی که به موقع میگفتی &n...
نویسنده :
مامان دریا
15:16